شهریور 7, 1401
101 بازدید
یک اسم، یادگار کسی که تو نیستی اسمی به اعتبار کسی که تو نیستی زندان – هزار و سیصد و پنجاه و پنج – مرد عکس شمارهدار کسی که تو نیستی در پارک، صندلی کنار تو خالی است در فکر او، کنار کسی که «تو» نیستی مرد مچاله – ساعت بیهوده – شهر گیج یک […]
یک اسم، یادگار کسی که تو نیستی
اسمی به اعتبار کسی که تو نیستی
زندان – هزار و سیصد و پنجاه و پنج – مرد
عکس شمارهدار کسی که تو نیستی
در پارک، صندلی کنار تو خالی است
در فکر او، کنار کسی که «تو» نیستی
مرد مچاله – ساعت بیهوده – شهر گیج
یک زن، در انتظار کسی که تو نیستی…
تو مردهای و چند بلوک آنطرفتری
او رفته بر مزار کسی که تو نیستی
نفرین به روزگار تو که نیستی کسی!
نفرین به روزگار کسی که تو نیستی!
محمد سعید میرزایی
نظرات